پارسا و پرهامپارسا و پرهام، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

خوشکل های مامانی و بابایی

واکسن 2ماهگی..

وای الهی قربون نی نی یام بشم امروز نوبت واکسن و قطره فلج اطفال داشتند امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدند الهی قربونشون برم داشتند می خندیدند که الهی فداشون بشم هی به خودم میگفتم بعد از واکسن تا 2 روز نمی خندی واسه بابایی و مامانی.خلاصه وقتی به مرکز بهداشت ابوذر رفتیم بعد از تشکیل پرونده خلاصه نوبت پارسا و پرهام جونم شد اول بهشون قطره فلج اطفال دادند بعد 2تا امپول یکی تو پای راست و اون یکی تویه پای چب زدند وای الهی بمیرم براشون چه قدر دردشون اومد از گریه سیاه شده بودن.الحمدالله یکم بهتر شدن فقط درد با تب دارن که قطره استامینوفن هر 4ساعت بهشون میدیم که بهتر بشن.با هم منتظرشون هستم که واسه بابایی و مامانی بخندند ...
25 دی 1392

واکسن 2ماهگی

امروز رفتم بهداشت واسه اینکه یه هماهنگی بکنم واسه اینکه روز 4شنبه که میشه25دیماه واسه واکسن و قطره نی نی یام که بهم گفتن واکسناشونو داریم اما قطره فلج اطفال یه 4تا دیگه داریم اگه شانس بیاری تا 4شنبه داشته باشیم اگه تمام شد باید صبر کنی تا قطره بیاد برامون که منم گفتم کی میاد گفت معلوم نیست خدا کنه تا روز 4شنبه میریم قطره باشه واسه نی نی یام
21 دی 1392

کمک کنید

لطفا کمک کنید واقعاً سخته دو قلو بزرگ کردن یه چاره ای نیست که اینا شبا بخوابن.به یکی شون شیر میدی اون خوابه به این که شیر میدی بعد از شیر دادن میگی آخی خوابید که منم بخوابم همین که میخوای چشماتو ببندی اون یکی شروع میکنه به گریه کردن باید بهش شیر بدی بعد از شیر دادن باید هی تابش بدی تا بخوابه همین که خوابید نوبت اولیست که خوابیده بود شروع میکنه به گریه کردن وای دیونه شدیم فقط خدا یه صبر و تحمل بهمون بده اما واقعاً زندگی با دوقلوها شیرینه همشون برکت خونن اما به نوبه خود زحمت خودشون دارن که بر گردن ما پدرو مادراست.حالا یکی هست راهنماییمون کنه که چیکار کنیم شب راحت بخوابن آخه یکیشون خواب نداره شبا؟ ...
18 دی 1392

بازگشت نی نی یام به خونه خودشون

این هفته خیلی خوشحالم برای اینکه روز ٤شنبه دارم میرم دنبال پارسا و پرهام خان که برگردن به خونه خودشون.خیلی خوشحالم که دارن به آغوش گرم خونه میان و تنهایی رو کنار میزنم و پیش نی نی یام هستم راستی خاله حدیث و مامان بزرگ نی نی یا چیکار میکنین وقتی نی نی یا رفتن اونم که یک ماه پیشتون بودند و بهشون عادت کرده بودید چیکار میکنید؟سخته اما نی نی یا دارن میرن خونه خودشون و میخوام از مامان بزرگ و بابابزرگ و خاله حدیث تشکر کنم که یک ماه از نی نی یا پرستاری کردند انشاءالله که جبران کنم و حالا نوبت عمه فاطمه و باباشه و بابا بزرگ و مامان بزرگ که باید پرستاری بکنه از نی نی یا. ...
8 دی 1392